با نگاهی مختصر به این کتاب و ورق زدن چند صفحهی ابتدایی، جملهای جالب، نظر شما را به خود جلب خواهد کرد و آن این است: «این کتاب تقدیم میشود به “پنیر”؛ من دیگر از تو صرفنظر نمیکنم».
همانطور که از عنوان آن برمیآید، کتاب «گور بابای رژیم؛ غذاخوردن باید آسان باشد» اصلأ قرار نیست به شما بگوید که وزن کم کنید یا چطور غذا بخورید!
رویکرد نویسنده، خانم کارولین دونر، شاید در این کتاب کمی غیرمتعارف بهنظر برسد، اما ممکن است همان چیزی باشد که میتواند به رهایی شما از چرخهی معیوب رژیمهای نادرست غذایی کمک کند. با ما در این بخش از مجله فودکس همراه باشید؛ بهخصوص اگر جزو افرادی هستید که رژیمهای غذایی مزمن و همیشگی دارند!
معرفی نویسنده: کارولین دونر
کارولین دونر کمدین، نویسنده، پادکستر، و مربی یوگا است. او در 14سالگی وارد دنیای رژیم و وسواس غذایی شده و در مسیر رسیدن به لاغری، تقریبأ به هیچ رژیم غذایی “نه” نگفته و همه را امتحان کرده است.
دنیای رژیمهای متنوع غذایی؛ از رژیم مقاومت به انسولین گرفته تا رژیم گروه خونی، رژیم pH و خام گیاهخواری، به مدت 10سال او را اسیر خود کرد! همهچیز برای کارولین در بیست وچهارمین سالگرد تولدش تغییر کرد. او همانطور که مشغول پرخوری کلوچه کدوحلوایی و کیک بادام بدون شکر بود، لحظهای دچار دگرگونی روحی شده و بهفکر فرو رفت. در همان لحظه او فهمید که لاغرشدن و زیبابودن هدف واقعی او در زندگی نیست! این عوامل موجب شادی نیستند و خوشبختی را تضمین نمیکنند.
درک جدید کارولین منجر به The Fuck It Diet شد؛ یک مانیفست انقلابی و ضد رژیم! او پس از گرفتن یک تصمیم مهم، کتاب را نوشت؛ اینکه بدون توجه به عدد روی ترازو، خود را دوست داشته باشد و بپذیرد. بدون شک تصمیم او جسورانه بود. مخصوصاً با درنظر گرفتن اینکه او در کالج بازیگری درس خوانده است تا برای ورود به یک صنعت وسواسی و حساس روی وزن و اندازه آماده شود.
مروری بر کتاب «نمک، چربی، اسید، گرما» ثمین نصرت خالی از لطف نیست!
نکات کلیدی کتاب گور بابای رژیم!
آیا رژیم گرفتن موثر است؟ کارولین دونر میگوید اینطور نیست؛ به خصوص در بلندمدت. البته که او در این تفکر تنها نیست. اصول اصلی کتاب «گور بابای رژیم: غذا خوردن باید آسان باشد» بر اساس آزمایش پیشگامانه گرسنگی مینه سوتا نوشته شده است. هدف اصلی این مطالعه آن بود که بفهمند حین و بعد از یک رژیم غذایی محدودکننده بر سر افراد چه میآید؟
پس از بررسی آزمایش گرسنگی مینه سوتا، مطالب ارائهشده در این کتاب را میتوان در سه بخش اصلی درنظر گرفت. برخلاف اکثر کتابهای خودکمکی، کارولین دونر به خوانندگان این کتاب توصیه میکند که قبل از شروع تمرینهای داخل متن، ابتدا کل مطلب را یکدور خوانده و آن را بهخوبی درک کنند. اولین قدم در همهی تمرینها این است که «به بدنتان غذا دهید»؛ بله، حتی هلههوله! در این کتاب هیچ چیز ممنوع نیست؛ بهجز غذاهای آلرژیزا که میتواند شما را بکشد!
آزمایش گرسنگی مینه سوتا
در سال 1944، دانشمندی بهنام آنسل کیز، تأثیر رژیم بر 36 داوطلب جوان را در دو دورهی 12هفتهای مورد آزمایش قرار داد. شرکتکنندگان در اولین دوره، روزانه 3200 کالری دریافت کردند اما در مرحله دوم این میزان به نصف کاهش یافت. مشاهدهی کلیدی این مطالعه این بود که محرومیت از غذا این مردان را “به آستانه جنون” کشاند.
این آزمایش نشان داد که رژیم غذایی میتواند سلامت روانی، جسمی و اجتماعی شما را مختل میکند. محدود کردن غذا منجر به اعتیاد به غذا شده و غذا به مرکز زندگی شما تبدیل میشود. این وسواس منجر به دورههای پرخوری بعد از کمخوری میشود. رژیمهای غذایی باعث کاهش انرژی میشوند که خلقوخوی شما را تغییر میدهد. در اینصورت وزن معیاری میشود که با آن ارزش و شادی خود را میسنجید.
چنانچه مایل هستید درباره علم اخلاق و فلسفه غذا بیشتر بدانید، مروری بر کتاب «پیش از نهار؛ فلسفه و علم اخلاق غذا» توصیه میشود!
کتاب و 3 محوریت اصلی آن!
نویسنده در بخش اول به مباحث جسمی و فیزیکی پرداخته و به موضوعاتی چون تاریخچه کاهش وزن، اثرات قحطی بر سیستم بدن انسان و نتایج استرس قابل کنترل و غیرقابل کنترل، توجه دارد.
او مینویسد: «من هرگز اهمیتی نمیدهم که شما چی میخورید! مادامیکه به نیازهای بدنتان گوش داده و به آنها پاسخ میدهد، در مسیر درست هستید. من فقط از شما میخواهم که خوشحال باشید، به شهود خودتان اعتماد کنید و در این مورد آرام بمانید.» باید به خاطر داشته باشید که بدن شما بهدنبال تعادل است؛ حتی اگر خوردن یک بسته کامل غلات صبحانه از نظر شما تعادل نباشد!
بخش دوم به موارد مربوط به احساسات و عواطف میپردازد. ما گاهی برای تجربه احساس خوب و راحتی به غذا روی میآوریم، حتی گاهی اوقات برای فرار از برخی احساسات به سراغ غذا میرویم. بحثی که کارولین دونر مطرح میکند این است که ما سعی داریم با رژیم غذایی، خود را نسبت به عواطف، سرد و بیحس کنیم؛ چراکه قوانین رژیم عمدتأ به اینصورت هستند که بهجای توجه به حالوهوای درونی و احساسات جسمی و روحی بر عوامل بیرونی متمرکزند.
نویسنده میگوید: «شما وقتی نسبت به حس عواطف متعهد هستید، مکانیسمهای مقابلهای که به آنها رجوع میکنید، بهصورت طبیعی نقش سالمتری در زندگیتان ایفا خواهند کرد.» ما قرار است در بدن خودمان زندگی کنیم، اما بهعنوان انسانهایی با هزاران احساسات ناخوشایند و سرکوبشده و ترس از اینکه زیادی بزرگ و زیادی چاق هستیم، بودن در بدنمان بسیار سخت و ناراحتکننده است. پس بیشتر زندگیمان ترجیح میدهیم احساسات را نادیده گرفته و به آنها توجه نکنیم.
بخش سوم، تأکید بر عوامل ذهنی دارد. نویسنده از خوانندگان میخواهد تا ذهن خود را از قوانین قدیمی که ما را در قحطی پراسترس نگه میدارند، رها کنیم و بهجای آن به ذهن خود اجازه دهیم تا بر “تغذیه و پرورش” متمرکز شود. کارولین دونر دراینباره اینطور مینویسد: «شما نمیتوانید درحالیکه از خودتان متنفرید، خوشبختی را بیابید. خوشحالی و شادی اینطوری کار نمیکند.» او تأکید دارد که نوع باور شما نسبت به غذایی که میخورید بسیار مهم بوده و تأثیر این باور بر پاسخ فیزیولوژیکی بدن به آن غذا از کالری و ارزش واقعی آن تأثیرگذارتر است.
غذا خوردن بر اساس حس شهودی
آزمایش گرسنگی مینهسوتا نشان داد که میتوانید اثرات مضر رژیم را با خوردن بدون محدودیتهای سخت تغییر دهید. دونر از خوانندگان می خواهد که به بدن خود اعتماد کنند. گوش دادن و اعتماد به بدن شما وقتی میگوید سیر یا گرسنه است، به شکستن چرخه رژیم کمک می کند. او همچنین از خوانندگان میخواهد که دست از تمرکز بر آنچه که نباید بخورند، بردارند!
برای فراموشکردن تمام قوانین و لذتبردن دوباره از غذاخوردن، نویسنده از خوانندگان میخواهد که بدون داشتن دلمشغولی، ترس و دلهره تنها به نیاز بدن خود فکر کرده و سعی کنند به آنها پاسخ دهند. این کار از پرخوری نیز جلوگیری میکند و این نوع رویکرد نسبت به غذاخوردن “شهودی” نام دارد.
خود مراقبتی
کارولین دونر میخواهد که خوانندگان کتابش از همه لحاظ پیشرفت کنند و برای رسیدن به شکوفایی، خودمراقبتی بخش مهمی از آن است. باتوجه به این موضوع، نویسنده ابزارهای مختلفی را پیشنهاد میدهد که میتواند به خوانندگان کمک کند تا از استراحت لذت ببرند. یکی از این موارد، تمرین آرامشبخش 10 تا 20 دقیقهای، به نام «دراز بکش» است که شما را مجبور به کاهش سرعت کار میکند. تمرین دیگر «نفس و احساس» است که خواننده را بر تمرکز بر فرآیند نفس کشیدن و درک احساسات فیزیکی تشویق میکند و نیز تمرین «رهایی باور» که هدف از آن رهاشدن و گذر از باورهای محدودکننده است.
حرف آخر
کارولین دونر با سابقه و تجربهای که بهعنوان کمدین دارد، بهخوبی توانست کتاب «گور بابای رژیم؛ غذا خوردن باید آسان باشد» را به نحوی که خواننده با آن سرگرم شود و لذت ببرد، بنویسد. با اینکه نویسنده پزشک نبوده و توصیههای پزشکی نیز نمیکند، اما مطالبی ارائه میدهد که هم از لحاظ علمی و هم از نظر پزشکی معتبر است و اینطور ثابت میکند که کتابش فقط طنز نیست!
این کتاب به ما یادآوری میکند که رژیمهای غذایی، طبیعتاً موقتی هستند. همه آنها به دنبال رعایت محدودیتها و قوانین و وسواس در مورد غذا بوده و این وسواس اغلب منجر به تخریب رابطه ما با غذا؛ چیزی که برای حیات ما ضروریست، میشود.
این کتاب ضدرژیم، برای افرادیکه گرفتار رژیمهای مزمن هستند و آنهایی که رابطه سوء با غذا دارند و بهدنبال راهی برای خروج از این وضعیت هستند، بسیار مناسب است. نویسنده معتقد است که رژیمگرفتن انرژی و نشاط را از شما میگیرد و هدف کتاب او این است که به مردم کمک کند تا جستجوی خود برای خوشبختی را به چیزی واقعیتر و دستیافتنیتر گره بزنند. پس اگر شما نیز جزو آن دسته افرادی هستید که دیگر نمیخواهید شادی و ارزش واقعی خود را با عدد روی ترازو بسنجید، کتاب «گور بابای رژیم» را بخوانید و از آن لذت ببرید.
سوالات متداول
نویسنده کتاب «گور بابای رژیم» پزشک و متخصص تغذیه است؟
خیر. کارولین دونر کمدین، نویسنده، پادکستر، مربی یوگا است که بخش عمدهای از زندگیاش به دنبال رژیمهای مختلف بوده است. او در کتابش توصیههای پزشکی ارائه نمیدهد، اما تمام مطالبی که میگوید بر اساس نتایج علمی و مورد تأیید علم پزشکی است.
منظور از غذاخوردن براساس حس شهودی در این کتاب چیست؟
غذاخوردن بر حسب شهود یعنی گوشکردن و اعتماد به نیازهای بدن و نیز پاسخ به این نیازها بدون هیچگونه ترس، دلهره و درنظرگرفتن قوانین و محدودیتهای رژیم غذایی.
خواندن کتاب «گور بابای رژیم: غذا خوردن باید آسان باشد» به چه کسانی توصیه میشود؟
مطالعهی این کتاب به افرادیکه مدتی طولانی وابسته به رژیم غذایی هستند، رابطه خوب و رویکردی درست نسبت به غذاخوردن ندارند و میخواهند از باورهای محدودکننده رها شوند و دوباره لذت غذا را به معنای واقعی تجربه کنند، توصیه میشود.